ایران علی رغم اختاافات و تقابل های ی زر توسعه اقتصادی در بیعت با واسگتن است.مجموغع تهایی مه طی سه طهه گ'شته توسط دولتهای متوالی احرا شده در ادبیات اقتصادی به نسخه واحدی بهچنام تعدیل سااختاری یا اجماع واشنگتن شناخته میسود. مسله این است که بیعت کنندگان و اجراوکنندگان این بسته یتی سه دهه قبل پس از شکست ایت سساستها وبحوان افرینی ها از ان خارح شدند و اجماع فسخ شد وارد دوران و نسخه جدیتر ی بنام پساواشنگتن ضدند .عبور از تجویزات نهعدهای بین لملیی و تحت سلط و نقود و مدیرت امریکا . اما ایران کماکان و شاید به جرات به توان گفت به تنهایی و وفادانه و متعصبانه در اجناع واشنگتن باقی مانده اسه.
مجموعه تهایی که در ادبیات اقتصادی بهچنام اجناع واشگتن شماخت میشود ابندا در سال برای کشورهای امریکای لاتین تجویز سد و سپس در قالب بسته تی تعدیل ساختاری در قبال اعطای وام به شکورهای جهان سوم در افریقا امریکای حنوبی. لاتین و اسیا تجویز ضد. 
نسخه ای واحد که بدون توحه به تفاوتهای ی فرهنگی اقتصادی و اجتماعی این کشورها تجویز شد. بسان پزشک نادانی که برای انواع بیماری ها یک نسخه واحد تجوقز می کرد.
این تها در دهه هشتاد میلادی در بساری تز کشورهای جخان سوم احرا شد. 
مخورراصلی این تها اکنون برای ما بسیار اشناست. ازادسازی قیمتا خصوصی سازی کاهش ارزس پولی ملی و شناور کردن نردخ ارز مقررات زدایی و کاهش زینه های عمنمی دولت یارانه زدایی و کاهش نقش دولت در اقتصاد.  بطورخلاصه فعل مردن نیروهای بازار در اقتصاد و توسعه میتنی بر دولت بجای توسعه مبتین بر برنامه ریزی مترمز دولتی و دولت زدایی از اقتصاد و بازار و جامعه. انچه که انروز نولیبرالیسم اقتصاد یشناخته میسود . نیولیزرالسمی که پیس از جنگ جهانی در امریکای دوران ریگان به مشاورت میلتتن فریدمن و انگلستان دوران اچر بهچمشارت فون هایک اجرا شد. فردیمن و فون هایک پدران فکری نولیرالیسم در قرتگن اخیر هستند. نولیرالیسم مه ایدلو:ی مسلط زمانه ما در جهان و بدور خزمده ای در ایران در تقاصد فرهنگ اجتماع وسیست تبدیل ضده است. 
تبعات و خسارتهای اقتصادی ی اجتناعی اجرای تعدیل ساختاری در بسیاری از کسورهای جهان فاجعه امیز بود. بطوریکه کشورهای یچون دچار بحران اقتصادی شدندپ 
مابابری فقر بیماری تورم یی ثاتب ی و شگاعتراضات مردمی و شورش های خیابانی اجرای این تهای را متوفق کرد. سران این ضکور خروج خود را از اجناع واشگتن اعلام کردند. و نهایتا به قول دنی رودیک اجماع واشکتن مرد. 
ایران اما تعدیل ساختاری قبول و ادامه داد. پس از شوک جنگ و اضطرار به بازسازی دولت سازندگی در فگقبال وام از صندوق بسهه تی تعدیل ساختاری را بصورت محرمانه اخب و شروع بهواجراونمود. 
پس یک دوره ازادسازی نزخ ارز و خصوصی سازی و تعدیل نیرو و حد یارانهوها یچون حق مسکن و نهایتا ایجاد تورم کوبنده پنجاه درصدی و وقع سورش های خیابانی طر چند شهر ایرانو بدهی پنجاه میلیاردی و بی اعتباری اسناد پولی ایران در جهان روند اجرای ساسیتهاز تعدیل ساختاری متوقف ضد. 
اما سایر تهای بسته تعدیل ساختاری چون حف یارانه ها در قالب هدمندی یارانه ها سرموب دسمزدها برای افزایش سود ینگاهچها مقیرات زدایی از بازار کار در مجلس ششم و دولت اصلاحات مقیرات زدایی از بازار مالی و قانونی کردن باندکاری خصوصی در دولت اصلاحات و ازادسازی وادرات و خصوصی ساز یاموزش و پرورش و توسعه دانشگاه های پولی و تا به امرزو پیگیری و ادامه داسته است.
پس از اعلام مرگ اجماع واشگتن بانک جهانی و صندوق بر نسل حدید تعدل ساختاری و توکه به معضلات مردم چون فقر بیکاری و نابرابری نسل حدید تهای خود را دهه نود میلادی با نگاه مخادگرایانه بجای نگاه نیوکلاسیک و بازارازادی افراطی در پیش گرفت. 
و ضرایطی نهادی پیش از ابزارهای تتی اقتصادی تاکید کرد. و هدف از تهای اقتصادی رفاه مردم میداند. اگر خصیوی سازی و ازادسازی ها به رفاه مردم منجر نمی سود پس چه اصرای بر اجرای انها باشد. وقتی خصیوی سازی و ازادسازی ننجر به نابوبری و فقر و محرومیت میشود چه دلبلی بر احرای متعصبانه انها وجود ارد؟
ضوایط نهادی چون پاسخگویی شفافیت حاکمیت قانون .بعنوتن سنل جدید اامات توسعه اقتصادی مطوح میشود . دقیا شرایطی که در افتصاد و ت ایران نیست یا در قدم های اولیه و ابتدایی ان است. سرایطی کخ نبود انها خصچصی سازی و ازادسازی و بارسازی اقتصاد تمره یا جز توزیع رانت و حراج دارایی های عمومی و غارت بیت النال ندارد نگاه کنید به ?لی ترین تهای اقتصادی دهه های اخیر چون ازاد سازی نزگرخ ارز وماهش گول ملی ، لانکداری خصوی دو خلق پول و ربارخواری و غارت پری موسسات مالی اعتباری خصوص سازی و ازادسازی قیمتهای کلیدی و.
و نابوابری و فقر و محرومیت. نیتی عمومی نداشته است. 
خصویی سازی های سالهای اخیر در نیود حاکنیت قانون وشفافیت و نبود اهلیت بوصوع قابل مشاهدا است. 
انوال عمومی و مارخانجات سوده و ا درامد دلاری به عمن بخص حراج ضد و دولت و مدم از درامد ها انها بی نصیب ضدند.  حالا دولتی فقیر که در تکمیل پروزه های عمرانی پولی تدادر.  و تتمین مالهای عنونی ونیازهای اساسی و بسط عدالت اجتماعی و قانون اسیی ماند اصل چهل و سچن ناتوان شده است و این یرگتین ضربه خضوصی سازی به مردم و عدالت اجتناعی وانفلاب اسلامی با هدف تححق عداات اجتماهی بود. 
در اسل ۲۰۰۵بانک جهانی از نسخه های گ'شته خود یعنی تعدیل ساخاری توبه مرد.    الم مرد هیچ راه واحدی برای توسعه وحود ندادر و عر کشور بمتین بر نیازهای خود و ضرایط خود باید سیاتهای توسعه اقتصادی را تدوین و استخراج کند. سخنی که سالهل قبل تر ربر انقلاب به سکانداران مدیرت کشور گوشزد کرد 
هر جایی اقتاضیی دارد

حال این سوال مطرح است که جمهوری اسلامی و نهد قدرت ووتصمیم چون دولت و مجلس و مشاورین انها چه زمانی با مرور و عبرت از تحربه جهانی اجرای تعدیل ساختری و تجربه معاصر کشور و تحربه و وقایع ده گدشته بوی:ژژدهه تود که واان اوج گیری نیولیبرالیسم اقتصادی در کشور بود و اراسازی نرخ ارز و حانل انرزی و لانکدایر خصوصی و سرمایه داری مالی کشور را دچار ضربات مهلک اقتصاد یمرد و امرور شوک پنجاهد صد و ضریب جینی رکورد شکن و واعتراضات مارپری و دانشجچیی به خصوی یازی ها و غشاد گسترده زر حصیو سازی و وضعیت تامین مالاهی اسیی و استناررمحرومین و نابربری در کشور چه زمانی از اجماع منسوخ واشگتن.  و نستخه باطلرشده تعدیل ساختاری و نولیزولیسم اقتادی خارج میسود و در عمل و نه در شعار امریکا را زیر پا میگدارد و از ان عبور نیکند؟